عشق حسینسخن خداخاطرات پت
ایستاده ام جایی حوالی پنج سال پیش، زیر سایه ی همین چنار، که بیایی ، از پشت چشمانم را بگیری و من مهربانی دستهایت را حدس بزنم و بخندیم بی آنکه بدانیم روزی دیگر ، اینجا ،من ،چنار . . .
ایستاده ام جایی حوالی پنج سال پیش،
زیر سایه ی همین چنار، که بیایی ،
از پشت چشمانم را بگیری و من
مهربانی دستهایت را حدس بزنم
و بخندیم بی آنکه بدانیم روزی
دیگر ، اینجا ،من ،چنار . . .